عشق یعنی لایق مریم شدن عشق یعنی با خدا هم دم شدن عشق یعنی جام لبریز از شراب عشق یعنی تشنگی یعنی سراب عشق یعنی خواستن و له له زدن عشق یعنی سوختن و پرپر زدن عشق یعنی سالهای عمر سخت عشق یعنی چون همیشه باختن عشق یعنی حسرت شبهای گرم عشق یعنی یاد یک رویای گرم عشق یعنی؟
ای عدالت خواهان جهان سلام علیکم ! شما چه وقت بدرد شیعه می خورید مگر نمی دانید که برادران مان در عراق هر روز بدست وهابیت و سلفی ها قتل عام می شود مگر نمی دانید که امروز یک مشت شیعه بی پناه افغانی نه در افغانستان جا دارد چون به جرم منسوب بودن به ایران مورد آماج حملات دشمنان مکتب قرار می گیرند و نه در ایران از حد اقل حقوق یک انسان برخوردارند چون بنام افاغنه زیر ضربات کابل شیعیان و همکیشانشان مانند یک جنایت کار بزرگ لد و کوب می شوند؟؟!.
پس کجاست عدالت علوی؟ کجاست شریعت ناب محمدی؟ کجاست همزستی مسلمانان صدر اسلام که انصار مهاجرین را برخود مقدم می داشتند کجاست انسجام اسلامی را که پیامبر به وجود آورده بود که سلمان ایرانی و بلال حبشی همه دور هم در مدینه الرسول برادر وار زندگی می کردند و از اسلام و نیز از همدیگر حمایت و دفاع می نمودند و باعث صدور انقلاب اسلامی به سراسر جهان شدند؟؟!
«عن على(ع) قال عیسى بن مریم: الدنیا دارُ الدین و العالِمُ طبیبُ الدینِ؛ فاِذا رأیتمُ الطبیبَ یَجُرُّ الدَّاءَ اِلى نفسهِ فاتَّهِمُوه وَ اعْلَمُوا اَنَّه غیرُ ناصحٍ لغیره»[1]
از على(ع) روایت شده که عیسى بن مریم فرمود: دنیا سراى دیندارى و دانشمند طبیب دین و دینداران است. پس چون دیدید که دانشمند بیمارى را به سوى خود مىکشد او را متهم شمرید و بدانید که او نمىتواند خیر خواه دیگران باشد.
[1] - شیخ صدوق، خصال، ج 1، ص 56؛ محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 14، ص 319.
از على(ع) روایت شده که عیسى بن مریم فرمود: دنیا سراى دیندارى و دانشمند طبیب دین و دینداران است. پس چون دیدید که دانشمند بیمارى را به سوى خود مىکشد او را متهم شمرید و بدانید که او نمىتواند خیر خواه دیگران باشد. (شیخ صدوق،خصال، ج 1، ص 56).
یک مرد مسلح، روز دوشنبه با حمله به خوابگاه دانشجویان یک دانشگاه ویرجینیا، حداقل ۳۰دانشجو را کشت و دهها نفر را نیز راهی بیمارستان کرد.
حال سؤال: چرا؟ برای چی؟ نمی شود برایش جواب پیدا نمود چون ماکه از آمریکا خبر نداریم اما یک چیز را می شود گفت و آن این است که هرچه بشر از نظر علم و صنعت و تکنولوژی پیشرفته تر می شود معرفت دینی اش تنزل می کند و نسبت به انسانها حتی اقاریب خیلی نزدیکش بی تفاوت می شود تا کم کم رفته رفته نسبت به انسانها بدبینی و دشمنی پیدا می کند آنگاه در صدد کشتن آنها بر می آید و اگر هم نتوانستند بکشند به انواع و اقسام آزار و اذیت و اخاذی بر می آیند، امروز یک مسلمان در یک کشور مسلمان دیگر امنیت ندارد خارجی خوانده می شود ازش مانند اهل ذمه خراج گرفته می شود تا چه رسد به کشور های که مسلمان نیستند اما در زمان پیامبر این چنین نبود بلکه مهاجر و انصار در کنار هم زندگی می کردند و تازه انصار مهاجرین را بر خودشان مقدم می داشتند. باید این را قبول نمود که امروز ماهه صورت انسانی داریم اما سیرت مان از حیوانات بدتر است.
خدایا دلی به من ده تا در دنیا بی خیال زندگی کنم. چون وطنم بدست یکعده گرگانی است که اسمش انسان هستند جمعیت کشورم را عموما چهار دسته از حیوانات وحشی بنام پشتو٬ تاجیک٬ هزاره و ازبک تشکیل می دهند که گرگ اینها پشتوها و رباه آنها تاجیکها و گربه شان هزارها و گاو شان ازبکها هستند و هرطایفه خاصیت حیوان نامبرده را دارد. پس هیچگاه امید ندارم تا بتوانم در کشورم با آنکه دوستش دارم بتوانم بر گردم با آرامش زندگی کنم چون اینها نه تنها در پی آبادی وطن نیستند بلکه در صدد خرابی آنند بلکه در صدد نابودی همنوعانشان هستند با برچسب زدن چون مزدوران آمریکایی٬ نوکران ایرانی٬ جیره خواران وهابی ، پاکستانی و... فتوا به کفر و وجوب قتل همدیگر می دهند و می خواهند که تمام اقوام قتل عام و یا اخراج شوند تا فقط یک قوم در آنجا حکومت کنند که در طول تاریخ باین هدف دست نیافته اند اما باز هم از عناد و جهالت و بی منطقی دست بر نمی دارند. به همین جهت است که تمام دنیا پیشرفت نموده و مردمش دم از رفاه می زنند اما مردم افغانستان از گرسنگی و برهنگی با مرگ دست و پنجه می زنند و یا به خاطر پر نمودن شکمشان در اطراف عالم آواره هستند که مورد طعن و ضرب وشتم و شکنجه و انواع برخورد های غیر انسانی آزادی خواهان دروغین و یا انسانهای بنام مسلمان هستند. من هرچه می نویسم خواننده ندارم شاید مطالبم هم بدرد خور نباشد. اما این بار بتو عرض می کنم پروردگار! تو که می دانی من چه نوشته ام و به تمام آنچه نوشتم و یا به ذهنم نمییاید و یا وقت ندارم و یا این فضا گنجایش ندارد٬ آگاه هستی. پرور دگار! از این تیره روزی نجاتمان ده! از گناه این ملت بگذر تو برحمتت به این ملت نان و امنیت ده! پروردگارا تو که مقلب القلوب هستی قلبهای این مردم را به هم مهربان کن تا این ملت از شیعه و سنی، پشتو، تاجیک ، هزاره و ازبک فارسی زبان و غیر فارسی زبان، در کنار هم زندگی کنند دیگرکسی کسی را نکشد نانش را نخورد مالش را تاراج نکند. تا ماهم از افغانی گفتن خجالت نکشیم بلکه افتخار کنیم دیگر برای این که شناخته نشویم لباس ملی و سنتی مان را از تن بیرون نکنیم دیگر برای این که هویت مان شناخته نشود لباسهای ضد اخلاقی و غیر اسلامی بیگانگان و محصولات غرب و شرق را نپوشیم. خدایا در خارج از کشورم وقتی پرچم کشورم را می بینم خوشحال می شوم تو آنروز را برای ما از فضل و کرمت برسان که در داخل کشورم زیر سایه پرچم مقدس کشورم امنیت داشته باشم خدایا آنروز را نصیب کشور ما کن که پشتو، تاجیک، هزاره، ازبک و ...همه باهم، این پرچم را باقلهبهای بهم مهربان بر قله های مهر و صفا به اهتزاز در بیاورند! خدایا کسانی که با این حال از این مردم محروم ما رشوه می گیرند نابود شان کن!
