• وبلاگ : بي نوايان
  • يادداشت : شهادت حضرت معصومه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام عليكم!

    نوشته بوديد پيامبر امتي! فكر كنم اشتباه تايپي بوده. من فكر كنم منظور شما كلمه امي باشد.

    درقرآن در آيه 48 سوره عنكبوت داريم: پيش از اين نه كتابي مي خواندي و نه با دست خود چيزي مي نوشتي......

    درباره كلمه «امي» سه احتمال داده شده: 1- به معني درس نخوانده 2- به معني كسي كه در سرزمين مكه متولد شده و از مكه برخاسته است 3- به معني كسي كه از ميان امت و توده مردم قيام كرده است.معروفتر از همه همان معني اول است. اما ممكن است هرسه معني با هم مراد باشد.(1) اصولاً در محيط حجاز به اندازه اي باسواد كم بود كه افراد با سواد كاملاً معروف و شناخته شده بودند. در مكه كه مركز حجاز محسوب ميشد، تعداد مرداني كه مي توانستند بخوانند و وبنويسند، از 17 نفر تجاوز نمي كرد و از زنان تنها يك نفر بود كه سواد خواندن و نوشتن داشت.(2)

    مسلماً در چنين محيطي اگر پيامبر نزد معلمي خواندن و نوشتن مي آموخت، كاملاً مشهور مي شد. به فرض بگوييم كه قرآن نوشته پيامبر است و او اصلاً پيامبر نيست، پس چگونه ممكن است كسي دركتابش بيايد و خودش را بر زمين بكوبد؟؟ در هرحال وجود اين صفت در پيامبر تاكيدي در زمينه نبوت او بود تا هرگونه احتمالي جز ارتباط به خداوند و جهان ماوراء الطبيعه در زمينه دعوت او منتفي گردد. دراين دوره هم در هيچيك از تواريخ نقل نشده كه ايشان خواندن و نوشتن را ياد گرفته باشند. اما بايد توجه داشت كه كلمه«امي» به معناي درس نخواندن چيزي غير از بي سواد بودن است. پس نبايد امي را به معناي بيسواد بودن مطرح كرد. هيچ مانعي ندارد كه پيامبر از قدرت خدادادي برخوردار باشد. (3)در رواياتي كه از معصومين نقل شده نيز داريم كه: پيامبر مي توانست بخواند و هم توانايي خواندن داشت و هم نوشتن. (4) اما براي اينكه ديگران ايراد نگيرند، از اين توانايي استفاده نمي كرد.

    در رابطه بادين پيامبر نيز مي توان گفت: پيامبر قبل از بعثت از آييني پيروي مي كرده. اينكه بگوييم چه آييني، صد درصد نمي توان گفت. عده اي مي گويند: چون هنوز دين عيسي غير منسوخ بود، مسيحي بود. عده اي مي گويند پيرو آيين ابراهيم بود. چرا كه او را شيخ الانبيا ناميده اند و.....اما عده اي ديگر مي گويند كه پيامبر شخصاً برنامه خاصي از سوي خداوند داشته كه بر طبق آن عمل ميكردهو در حقيقت آييني مخصوص به خودش بوده تا زماني كه اسلام نازل گشت. مي توان گفت قول |آخري معتبر تر است. چون شاهد اين سخن، حديثي است در نهج البلاغه در بخش با موضوع پيامبر: «خداوند از آنزمان كه رسول خدا از شير بازگرفته شد، بزرگ ترين فرشته اش را قرين وي ساخت تا شب و روز او را به را هاي بزرگواري و مكارم سوق دهد.» شاهد ديگر اينكه در هيچ جايي ذكر نشده كه پيامبر در معابد مسيحيان و يهوديان به عبادت مي پرداخته يا در كنار كفار عبادت كرده است.(5)

    اما در رابطه با دين بعد از سلام، كه مشخص است همان اسلام به عنوان دينش بوده است. فقط با اين تفاوت كه برخي از مستحبات ما (مثل نماز شب و...)بر ايشان واجب بوده است. واين به دليل اسوه بودن ايشان و بالاتر بودن ايشان براي همه بشريت است.فكر مى كنيد چرا نماز شب بر پيامبر (ص) واجب بود؟ چون مسئوليت سياسى و اجتماعى اش از همه سنگين تر بود و بيش از همه نياز به خلوت و مناجات با معشوق داشت(6)

    با تشكر از حسن اعتماد شما. منتظر سئوالات بعدي شما هستيم...يازهرا.

    ----------------------------------------------------

    1- 180پرسش و پاسخ از تفسير نمونه ص 170 / ناصر مكارم شيرازي

    2- فتوح البلدان بلاذري ط مصر، صفحه 459

    3- 180پرسش و پاسخ از تفسير نمونه ص 171 / ناصر مكارم شيرازي

    4- تفسير برهان، جلد4، ص 332، ذيل آيات اول سوره جمعه.

    5- 180پرسش و پاسخ از تفسير نمونه ص 172 / ناصر مكارم شيرازي

    6- عليرضا معاف/ روزنامه ايران/چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۵ - / مقاله كه عشق آسان نمود اول....